ثبت‌نام ۲ میلیون و ۸۵۰ هزار نفر در سامانه سماح (۱۶ مرداد ۱۴۰۴) نرخ اتوبوس‌های حرم امام حسین در مسیر‌های مختلف + ساعت حرکت یادی از نخستین امام‌جمعه مشهد پس از انقلاب اسلامی ثبت یک میلیون و ۱۸۰ هزار تردد در مرز مهران تا کنون (۱۶ مرداد ۱۴۰۴) اعلام برنامه‌های سالروز ورود آزادگان به کشور، در استان خراسان رضوی (۲۶ مرداد ۱۴۰۴) مشهد، بزرگ‌ترین شهر وقفی جهان اسلام | برخورد قاطع با تصرفات موقوفات و تسهیلات ویژه برای ساکنان بافت‌های فرسوده + فیلم خطر افراطی‌گری را جدی بگیریم | گفت‌و‌گو با عضو مجلس خبرگان رهبری درباره مسئله وحدت شیعه و سنی ثبت‌نام ۲ میلیون و ۷۰۰ زائر اربعین در سامانه سماح | یک میلیون و ۷۰۰ هزار زائر وارد عراق شدند (۱۵ مرداد ۱۴۰۴) بزرگ‌ترین عملیات تغذیه و اسکان خراسان رضوی برای زائران اربعین ۱۴۰۴ جهش ۶۲ درصدی مشارکت خراسان رضوی در بازسازی عتبات عالیات | بهره‌برداری از صحن عقیله بنی‌هاشم(س) در کربلا تا ۲ سال آینده سند کربلا روایت توست عالم مردم‌دار | یادی از آیت‌ا... محمدهادی میلانی، مرجع فقید، هم‌زمان با سالروز درگذشتش از نجف تا کربلا، دل‌هایی که راه می‌روند بیش از ۲.۶ میلیون نفر در سامانه سماح ثبت نام کردند (۱۴ مرداد ۱۴۰۴) تولیت آستان قدس رضوی: هیچ‌کس حق ندارد اتحاد ملت در برابر دشمن را بهم بزند| انسجام ملی، آینده ایران را رقم خواهد زد! رادیو موکب در مسیر پیاده‌روی اربعین آغاز به کار کرد برپایی موکب فرهنگی «ایران امام رضا (ع)» در دهه پایانی ماه صفر رمان «جزیره گمشده من» روانه بازار نشر شد | رمانی با محوریت کرامات امام رضا (ع) اعزام کاروان پزشکی به منظور ارائه خدمات به اربعین (۱۴ مرداد ۱۴۰۴)
سرخط خبرها

سنجیده کار و از خود گذشته مثل بابارستمی

  • کد خبر: ۱۴۳۹۰۵
  • ۱۷ دی ۱۴۰۱ - ۱۱:۵۹
سنجیده کار و از خود گذشته مثل بابارستمی
محمد رستمی اولین «بابا»‌ی بچه‌های جنگ بود و دومینش «بابانظر». نمی‌دانم در شناسنامه اش هم این کلمه «بابا» را قید کرده اند یا نه؛ اما در شاخصه‌های فرماندهی و شخصیتی اش، به شدت این «بابا» بودن به چشم می‌آمد.

«بابا» صدایش می‌کردند؛ نه اینکه پیر باشد، نه! تازه وقتی شهید شد، سی وچهارسالش بود. محمد رستمی را‌ می‌گویم که اولین «بابا»‌ی بچه‌های جنگ بود و دومینش «بابانظر». نمی‌دانم در شناسنامه اش هم این کلمه «بابا» را قید کرده اند یا نه؛ اما در شاخصه‌های فرماندهی و شخصیتی اش، به شدت این «بابا» بودن به چشم می‌آمد.

سرشار از احساس مسئولیت بود و همه وجودش لبریز از عمل در میدان. نه عمل بی حساب که کتاب اعمالش خط به خط با سنجید گی در رفتار نوشته شده بود. این را از زبان علی معدنی می‌شود به خوبی خواند و فهم کرد به این روایت که «زمانی که رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت ا... خامنه ای، نماینده امام (ره) در شورای عالی دفاع بودند، در جلسه‌ای که بنده نیز در خدمتشان بودم، شهید رستمی نظراتی را درباره چگونگی دفاع خدمت آقا ارائه کردند که آقا فرمودند عجب فرد پخته‌ای و عجب نظر سنجیده و حساب شده ای.

پس از آن جلسه جناب آقای بابا رستمی در خدمت آقا حدود نیم ساعت در صحن گلف اهواز مطالبی در مورد وضعیت جنگ و دفاع توضیح دادند.» او‌ می‌سنجید و حساب می‌کرد. عملش هم به این قاعده بود؛ چنان که در خاطره عباس نعلبندان، می‌خوانیم که «ساعت ۱۱:۳۰ شب دشمن به مقر ما حمله کرد، تعدادی از بچه‌ها حضور نداشتند و هیچ کس نمی‌دانست بابا رستمی این‌ها را کجا برده است. یک بینش اطلاعاتی و امنیتی خاصی داشت که حتی به پرسنل خودش هم نگفته بود. آتش از درودیوار می‌بارید. اینجا بود که دلاوری دکتر چمران و بابا رستمی را با چشم خود دیدیم و این دو نفر هرکدام یک خمپاره ۶۰ را برداشتند و رفتند بالای پاسگاه، لوله خمپاره را -مثل قوی‌ترین چریک ها- بین پاهایشان گرفته بودند و شلیک می‌کردند.

این قدر خمپاره ۶۰ زدند که بعد از دو ساعت منطقه آرام شد. از یک منطقه هم شلیک نمی‌کردند، بلکه در چرخش بودند تا دشمن گمان کند که کلی نیرو در برابرش هستند. در آن شب با این حماسه دو دلاور، نبرد را به پایان رساندیم؛ بدون تلفات.» در اینجاست که هم شأن «بابا» بودن محمد تعریف می‌شود و هم اشراف و توان نظامی او. به واقع او را هم می‌شود در کنار افرادی، چون برونسی از «استثنائات انقلاب» خواند که بی تجربه دوره‌های نظامی از توان فرماندهی بالا برخوردار بودند؛ چیزی که در محاسبه دشمنان به چشم نیامده بود.

آنان ارتش ما را از هم پاشیده می‌پنداشتند و غافل بودند که اینجا «روح ا...» فرماندهی می‌کند که با نفس قدسی خود هم ارتش را نظمی نو و مؤمنانه می‌بخشد و هم از مردمان عادی، دلاورانی در تراز بابارستمی می‌سازد؛ مردانی که به سنت علوی، بسیار کار می‌کنند، اما به کم برای خود قانع اند، چنان که در روایت زین العابدین دین پناه نیز می‌خوانیم که «بابا رستمی به یک نوبت کاری بسنده نمی‌کرد، بلکه در دو یا سه نوبت فعالیت داشت؛ ولی فقط از یک جا حقوق می‌گرفت.

هنگامی که فهرست‌های حقوقی تنظیم می‌شد و آن‌ها را برای امضا  خدمت آیت ا... طبسی می‌داد، ایشان می‌گفت: چرا اسم خودت را ننوشته ای. بابا رستمی می‌گفت: من از جای دیگری حقوق می‌گیرم. همان کفایت می‌کند.» تشنه خدمت بود، نه عطش زده دنیا. کاش هم سنجیده کاری او سرمشق شود برای همه و هم کسانی که چند مسئولیت دارند، از او بیاموزند که به یک حقوق باید بسنده کرد. ما به رسم امام علی (ع) مکلفیم بسیار کار کنیم؛ اما خود آن حضرت یادمان داده اند که باید کم برداشت تا به دیگران هم برسد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->